شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل
امام هـفـتم مـا پـاره پـاره شد جـگـرش نشسته گـرد یتـیمی به چـهـرۀ پـسـرش
بدن کبود، جگر پاره، ساقِ پا مجروح مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش
هزار حیف که از جـمـع نـوزده دخـتر یـکـی نـبــود کــنــار جــنــازۀ پــدرش
انیس و مـونس او بود در سیـاهی شب صدای حلقـۀ زنـجـیر و نالـۀ سـحـرش
سـیـاه چـال کـجـا طـایـر بـهـشت کـجـا هزارحیف که یکباره ریخت بال و پرش
نـیـاز نـیـست بـبـنـدنـد چـشـم هـایش را که نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش
به هرکجا که روی قبری از زُرارۀ اوست نـشـان غـربـت فـرزنـدهـای دربـدرش
شــرارۀ دل او گــشـت اجـــر روزۀ او درست موقع افـطار پاره شد جـگـرش
سیاه چال و نماز شب و غل و زنجـیر فــراق روی رضـا بـود غصّـۀ دگرش
بـسـوز ای دل «میـثـم» در آتـش دل او که سوز شعر تو دارد حکایت از شررش
|